لغات و اصطلاحات لُری.تالیف:حسن سهرابی

کتاب لُغات و اصطلاحات لُری با ۴۰۰۰لغت و اصطلاح.در حال چاپ می باشد. + نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۰ ساعت 22:49 توسط حسن سهرابی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لُری. تالیف:#حسن_سهرابی ۳۷۵۱)سِرِ تو زِش :وضعیت ظاهری او ۳۷۵۲)شَه قُلی :شاه قلی ۳۷۵۳)اُمُو ییم :آمدیم ۳۷۵۴)مینِ گ :بین پاهایش ۳۷۵۵)پایار :برقرار ۳۷۵۶)دایار :یار مادر ۳۷۵۷)مُو یی:ماهی ۳۷۵۸)مُو یی: می خواهی ۳۷۵۹)قُطی :قوطی ۳۷۶۰)گُلِپی :جرعه ای ۳۷۶۱)یِه لا مِرَ:گم می شود ۳۷۶۲)وِ لا مِرَ: عدم تعادل هنگام راه رفتن ۳۷۶۳)تول : پیشانی ۳۷۶۴)تُو لَه رَ :راه باریک ۳۷۶۵)نُو اِخْتِشَه :ندوخته است ۳۷۶۶)کُل : کوتاه ۳۷۶۷)کُلَ :کوتاه است ۳۷۶۸)تا تا :عمو, ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لُری .تالیف: حسن سهرابی۳۶۰۳)بی سِرِ زُو : بدون سر وزبان....کسی که کم حرف است و نمی تواند حق مطلب را ادا کند۳۶۰۴)لَو خَنَه : تبسم۳۶۰۵)دِلِم ماها بِنیشِم لات : دلم می خواهد کنارت بشینم۳۶, ...ادامه مطلب

لغات واصطلاحات لری،تالیف:حسن سهرابی۳۶۴۱)پیا. :مرد۳۶۴۲)میرَ :شوهر۳۶۴۳)میرَشَ :شوهرش است۳۶۴۴)لا : طرف،سمت۳۶۴۵)خدا هی وِ لاش :خداوند هوایش را دارد۳۶۴۶)مِکِلاشَنِش :آن را می خارند۳۶۴۷)مِکِلاشَش : آن را می, ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لریتالیف:حسن سهرابی۳۶۷۰)نِمو:نمی شود۳۶۷۱)رَ رَتِن :آنها راه رفتند۳۶۷۲)زَرا :زهرا۳۶۷۳)تماس:طهماسب۳۶۷۴)چَش چَشِ نِمی :چشم چشم را نمی دید۳۶۷۵)بِ بِنی :بده ببینم۳۶۷۶)وا تونِم هویی: آهای با, ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لری.....تالیف:حسن سهرابی۳۷۲۹)پرپریک: پروانه۳۷۳۰)ژیر : زیر۳۷۳۱)ژَن : زن۳۷۳۲)تَژگاه :آتش گاه۳۷۳۳)سِرَقُمپِلی :وارونه،برعکس۳۷۳۴)پِلی سِری :پنی سیلین۳۷۳۵)سِرِتوزِت :وضعیت ظاهریت۳۷۳۶)مینجا , ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لُریتالیف:حسن سهرابی (۳۶۸۵)وِرنِس دی یَه :بلند نشو دیگر (۳۶۸۶)یاش رَتی :یادش رفنه بود (۳۶۸۷)حُفتی اَ بی : خوابیده بود (۳۶۸۸)اوسِ قِدِت بی : آنزمان اندازه ات بود (۳۶۸۹)جاکَتی :ژاکت (۳۶۹, ...ادامه مطلب

لغات و اصطلاحات لری.....تالیف:حسن سهرابی۳۷۲۹)پرپریک: پروانه۳۷۳۰)ژیر : زیر۳۷۳۱)ژَن : زن۳۷۳۲)تَژگاه :آتش گاه۳۷۳۳)سِرَقُمپِلی :وارونه،برعکس۳۷۳۴)پِلی سِری :پنی سیلین۳۷۳۵)سِرِتوزِت :وضعیت ظاهریت۳۷۳۶)مینجا , ...ادامه مطلب

لغات لری:لغات و اصطلاحات لریتالیف: حسن سهرابی ۳۲۶۱)سیش بواِم. : برایش بگویم ۳۲۶۲)مَر سی وَ : مگر برای او ۳۲۶۳)مَر : مگر ۳۲۶۴)مِر : کسی اشباع شده از چیزی و یا خوردن آن ۳۲۶۵)مِرَ : میرود ۳۲۶۶)مُرَ : می , ...ادامه مطلب

۳۴۲۱)هوا مِ داشتو:هوای مرا داشته باش۳۴۲۲)حَمُم :حمام۳۴۲۳)زَمَ :مرا زده است۳۴۲۴)نَزِنیم :مرا نزنی۳۴۲۵)نَزِنیش :او را نزنی۳۴۲۶)نَزِنیشُ :آنها را نزنی۳۴۲۷)زِمُ :زمان۳۴۲۸)مُفتِم :می خوابم۳۴۲۹)مُفتیمُ : می, ...ادامه مطلب